شيدرخ : 1- آفتاب رو، درخشان رو؛ 2- (به مجاز) زيبا.

شيرين : 1- داراي مزه‌ي شيريني؛ 2- (به مجاز) مطبوع، دلنشين و دلپذير؛ 3- (به مجاز) زيبا؛ 4- (به مجاز) شيوا يا ادا شده با لهجه‌اي گوش نواز (سخن)؛ 5- (به مجاز) گرامي، عزيز، به طور دلپذير، خيلي خوب، مطبوع و خوشايند شدن؛ 6- (در قديم) (به مجاز) ارج و قرب پيداكردن، گرامي شدن؛ 7- (اَعلام) 1) همسر مسیحی و احتمالاً ارمني خسرو پرويز، كه داستان عشق خسرو پرویز و فرهاد به او در ادبیات فارسی معروف است و از جمله در شاهنامه و خسرو شیرین نظامی آمده است. 2) شیرین نام بخشی از رود هِلّه در مسیر عبور از برازجان.

شيده : (شيد= خورشيد + ه (پسوند نسبت)) 1- منسوب به شيد؛ 2- خورشيد، نور، روشني، روشنايي؛ 3- (به مجاز) زيبارو.

شينا : 1- شنا و آب ورزي، شيناب، شناوري، 2- سعي و كوشش و جِد و جَهد.

معنی اسم شالیز: (تلفظ: šāliz) پالیز ، مزرعه ی برنج .

شایلین: این اسم دخترانه یکی از اسامی ترکی به معنای به همتاست.

معنی شانا: شانا در زبان آذری به معنی کندوی عسل می باشد.

معنی اسم شانا: باد ملایم با ریشه کردی

شيوه : 1- روش، طريقه؛ 2- (در قديم) عشوه، ناز، حالت، وضع؛ 3- (در عرفان) اندك جذبه را گويند كه گاه هست و گاه نيست.

شيوا : 1- ويژگي سخني كه به زيباي و با فصاحت بيان شده باشد، شمرده و واضح و دلنشين؛ 2- (در قديم) فصيح، نغز، خوب؛ 3- (اَعلام) یکی از سه خدای بزرگ آیین هندو، که نماینده‌ي مرگ و تجدید حیات است.

شيما : 1- (عربي) زن خال دار؛ 2- (اَعلام) دختر حليمه‌ي سعديه خواهر رضاعي پیامبر اسلام(ص).